روسیه آمادگیاش را برای شروع گفت وگوها 18 ماه قبل اعلام کرده بود، اما اتحادیه اروپا موفق به هماهنگی اعضا نشده بود. ابتدا لهستان منع واردات گوشت این کشور به روسیه را بهانه مخالفت خود با این مذاکرات قرار داده بود، و سپس لیتوانی شرط وشروطهایی برای گفت وگوها تعیین کرده بود.
مسکو با بردباری منتظر شد تا اتحادیه اروپا مشکلاتش را با اعضای تازهوارد حلوفصل کند. اکنون اتحادیه اروپا مقدمات گفتوگوها را فراهم کرده و دو طرف آمادهاند تا فصل تازهای از همکاریهای فیمابین را آغاز کنند.
با این حال این موضوع مشکلات مربوط به مناسبات اعضای اتحادیه اروپا با روسیه را حل نکرده و اختلاف بین مسکو و بروکسل در رابطه با مفاد و محتوای قرارداد همکاریهای راهبردی جدید به قوت خود باقی است. از این رو این گفت وگوها با مسیری دشوار و چشماندازی مبهم روبرو خواهد بود.
اتحادیه اروپا خواهان سند جامع و دقیقی است که در آن علاوه بر اصول کلی و حوزههای همکاری برنامه مشخصی نیز برای توسعه این همکاریها در نظر گرفته شده باشد.
این در حالی است که مسکو معتقد است توافق جدید نباید نسخه اصلاحی قرارداد مشارکت و همکاری کنونی باشد. مسکو به دنبال نوع جدیدی از روابط با اتحادیه اروپاست که مهمترین شریک روسیه محسوب میشود. روسیه برخلاف اتحادیه اروپا معتقد است که تدوین سریع یک قرارداد جامع کار دشواری است.
مهمترین نکتهای که وجود دارد این است که با توجه به تغییرات ساختاری جاری در اتحادیه اروپا و روسیه مدت چنین قراردادی را نمیتوان طولانی در نظر گرفت. پیشنهاد مسکو امضای قرارداد فشردهای است که در آن واقعیات جدید لحاظ شده باشد و هدف آن همکاریهای بنیادی و عمیق باشد، و همچنین از لحاظ نحوه اجرا قابلیت انعطاف داشته باشد.
آغاز گفت وگوها بدون اینکه دو طرف دیدگاه مشترکی نسبت به قرارداد جدید داشته باشند خوشایند نیست و بعید است که این مشکل تا قبل از شروع مذاکرات رفع شود زیرا احتمال اینکه کمیسیون اروپا محتوای پیشنویس تهیهشده توسط کشورهای عضو را تغییر دهد ضعیف است. روسیه نیز که بر همکاری به صورت برابر تاکید دارد بعید است تاکتیک مذاکرهاش را تغییر دهد و با پیشنویس قرارداد اتحادیه اروپا موافقت کند.
اما چنانچه این قرارداد بهاصطلاح فشرده با متممهایی در رابطه با همکاری در زمینههای خاص همراه شود و پیشنویس اتحادیه اروپا در آن لحاظ شود میتوان به حصول توافق بین طرفین خوشبین بود. البته چنین توافقی عمدتا جنبه فنی خواهد داشت زیرا اتحادیه اروپا و روسیه هنوز اهداف موردنظر خود را از این همکاریها مشخص نکردهاند. بنابراین ایجاد توازن بین تلاش برای دستیابی به شکل جدیدی از مناسبات از یک سو و همکاریهای عملی قابلانعطاف از سوی دیگر بسیار دشوار خواهد بود.
با این همه دو طرف شاید در نهایت تصمیم بگیرند که با نادیده گرفتن ابهامات و اختلافها بیشتر روی جملهبندی قرارداد کار کنند تا محتوای آن؛ مانند نقشههایی که دو طرف سه سال قبل برای ایجاد حوزه اقتصادی مشترک، حوزه مشترک آزادی، امنیت و عدالت، حوزه مشترک امنیت خارجی، و حوزه مشترک تحقیقات، آموزش و فرهنگ امضا کردند.
از سوی دیگر این نقشهها نشان داد که همکاریهای روسیه و اتحادیه اروپا به نقطهای رسیده که دیگر بیانیههای سیاسی در خصوص همکاریهای راهبردی برای پیشرفت در این زمینه کافی نیست و بدین منظور به یک مبنای حقوقی و نهادی محکم نیاز است. هر دو طرف از این موضوع آگاهند و از همین رو بعید است گفت وگوها در مورد این قرارداد پایانی سریع داشته باشد.
در این میان موانع دیگری نیز بر سر راه این مذاکرات وجود دارد که مهمترین آنها مساله پذیرفته شدن روسیه به عضویت سازمان تجارت جهانی است. روسیه معتقد است که عضویتش در این سازمان مناسبات اقتصادی این کشور با اتحادیه اروپا را دچار تحول جدی خواهد کرد و از همین رو دو طرف باید در گفت وگوهای خود این موضوع را مورد بررسی قرار دهند.
یک مانع عمده دیگر به پیمان لیسبون مربوط میشود. در پی ناکامی اروپا در تصویب یک قانون اساسی مشترک رهبران اروپا بر سر یک معاهده اصلاحی جدید توافق کردند که قرار شد تصویب آن صرفا به مجالس کشورها واگذار شود، البته به استثنای ایرلند که آن را به همهپرسی عمومی گذاشت.
در این قرارداد باید این مساله نیز لحاظ شود و این در حالی است که سازوکارهای جدیدی که اتحادیه اروپا در پیمان لیسبون تعبیه کرده برای تنظیم و هماهنگی احتیاج به زمان دارد. از این رو دو طرف تنها زمانی میتوانند قرارداد همکاریهای راهبردی جدید را امضا کنند که نحوه عمل سازوکار نهادی جدید اتحادیه اروپا مشخص شود.
از این گذشته رای منفی مردم ایرلند به پیمان اصلاحی بر وخامت اوضاع افزوده و مشکلات درونی اتحادیه اروپا تلاشهای این اتحادیه برای تعیین نوع روابطش با روسیه بهخصوص در بلندمدت را با پیچیدگیهای جدی روبرو ساخته است.
وضعیت نامشخص اتحادیه اروپا و لزوم یافتن راههای سریع برونرفت از این بحران دور اول مذاکرات این اتحادیه با روسیه را پیچیده خواهد کرد. این موضوع خوشایند نیست زیرا روند و ادامه گفتوگوها تا حد زیادی به دور اول و نیز ریاست گردشی اتحادیه اروپا، که هماکنون فرانسه عهدهدار آن است، بستگی خواهد داشت.
فرانسه و آلمان مهرههای اصلی فرآیند یکپارچگی اروپا و همچنین حامیان اصلی ارتقای همکاریها با روسیه هستند. از همین روست که مقصد نخستین سفر اروپایی دمیتری مدودف، رییسجمهور روسیه، آلمان و مقصد نخستین سفر خارجی ولادیمیر پوتین در مقام نخستوزیری، فرانسه بود.
با این حساب میتوان تصور کرد که این مذاکرات دستکم 2 سال به طول خواهد انجامید و مسیری دشوار را پیش رو خواهد داشت. با اینکه مناسبات روسیه و اتحادیه اروپا رو به گسترش است و پیشرفت در این مناسبات میتواند مبنایی برای همکاریهای راهبردی باشد، روابط دو طرف در زمینههای دیگر مثل حوزههای مشترک امنیت داخلی و خارجی بسیار محدود است. این قرارداد تنها در صورتی میتواند به گسترش همکاریهای راهبردی بینجامد که دو طرف در تمامی زمینهها به پیشرفت دست یابند و روابط اقتصادی و سیاسی خود را متعادل سازند.
از این گذشته روسیه و اتحادیه اروپا علاوه بر اینکه شریک راهبردی هستند رقیب یکدیگر نیز محسوب میشوند و بنابراین تعیین سمتوسوی رقابت آنها در آینده از اهمیت زیادی برخوردار است. آنها باید پیشنویس قرارداد همکاریهای راهبردی جدید را به گونهای تدوین کنند که این رقابت شفاف شود و قواعد و اصول حاکم بر آن مورد توافق طرفین و بر اساس منافع یکدیگر باشد. چنین رقابتی میتواند بدون آنکه حالت برخورد و درگیری پیدا کند توسعه یابد و حتی موجب تقویت همکاریهای راهبردی واقعی و نه صرفا لفظی بین روسیه و اتحادیه اروپا شود.
ریانوستی- 18 ژوئن 2008